آخرین عناوین
پربیننده ترین عناوین |
نامه محسن رضايي به اصولگرايان انقلاب اسلامي
ملت ايران در ده سال اخير، در سه انتخابات، نتايج غيرمنتظره را رقم زدند؛ انتخاب خاتمي در دوم خرداد 86، انتخاب احمدينژاد در سوم تير ماه 84 و انتخاب هاشمي در خبرگان و اصولگرايان منهاي دولت در شوراي شهر ...
ملت ايران در ده سال اخير، در سه انتخابات، نتايج غيرمنتظره را رقم زدند؛ انتخاب خاتمي در دوم خرداد 1376، انتخاب احمدينژاد در سوم تير ماه 1384 و انتخاب هاشمي در خبرگان و اصولگرايان منهاي دولت در شوراي شهر در 24 آذر ماه 1385. هرچند هر سه حادثه، قابل پيشبيني بود و احتمالا عدهاي هم چنين حدس و گمان نزديك به واقعي زده باشند ـ ولي واكنش رفتار نخبگان و مردم پس از اين حوادث، نشان داد كه اغلب تحليلگران و جناحهاي سياسي از اين نتايج دچار شگفتي شده بودند، به طوري كه برخي به احتمال تقلب در انتخابات روي آوردند تا مسئله را تحليل كنند. ولي نكته مهم ديگري كه در اين رابطه وجود دارد، اين است كه پيروزمندان هر سه حادثه، خودشان هم باورشان نميشد چنين نتيجهاي به دست آيد و پيروز هر صحنه، در حادثه بعدي غافلگير شد. آقاي خاتمي و دوستانش هم در دوم خرداد و هم سوم تير و آقاي احمدينژاد و دوستانش هم در سوم تير و هم در 24 آذر غافلگير شدند. هرچند ماهيت غافلگيري نخست از نوع پيروزي و ماهيت غافلگيري دوم از نوع شكست بود، ولي چند نكته مشترك در همه آنها وجود دارد: 1ـ عامل پيروزي و شكست، پاسخ ملت ايران به وضعيت جاري اداره كشور بوده است. 2ـ رفتار گذشتگان و تصوير از رفتار آيندگان در پاسخ ملت ايران نقش مؤثري داشته است، براي همين، شكستخوردگان به دليل رفتار و ضعف خود در اداره كشور و برندگان به خاطر وعدههاي خويش مورد توجه قرار گرفتهاند. 3ـ پاسخ ملت ايران در هر انتخابات، همراه با پيامي بوده و رفتار آنان از يك مفهوم سياسي برخوردار بوده است كه دو جنبه منفي و مثبت همراه آن بوده است: الف ـ در جنبه منفي، ملت ايران رويكردها و عملكرد مديران گذشته را نقد كردند. ب ـ در جنبه مثبت، خواهان تغييرات و اصلاحات جديد در رفتار و توانايي مديران جديد بودهاند. متأسفانه، پيروزمندان صحنههاي سياسي، بخش اول پيام ملت ايران را گرفتند و سعي كردند با تشكيل يك جبهه مبارزاتي عليه شكستخودرگان، فرصت به دست آمده را بهرهبرداري كنند، ولي از فهم بخش دوم آن عاجز ماندند و از برنامهريزي و تحقق وعدههاي خود بازماندند. لذا به همين دليل راه خطا را در پيش گرفتند. اما چرا نخبگان سياسي، پيامهاي ملت ايران را در هر سه انتخابات به طور كامل درك نكردند؟ آيا رفتار ملت ايران پيچيده و غيرقابل پيشبيني است يا روش تحليل نخبگان پيچيده و ذهني بوده است؟ آيا رفتار ملت ايران داراي قاعده و نظم منطقي است يا آنكه در هر لحظه كاري ميكنند كه نظم و قاعده خاصي بر آن حاكم نيست؟ البته برخي از نخبگان هم تلاش ميكنند با شير يا خط كردن، نتيجه انتخابات را بفهمند. تحليل رفتار ايران، يك موضوع تحقيقاتي است كه ميتواند درسهاي بزرگي براي سياسيون و شايد منشأ توليد نظريات براي محقيقين و نظريهپردازان علوم جامعهشناسي سياسي و روانشناسي اجتماعي باشد. من از منظر تحليل سياسي به رفتار ملت ايران در اين سه انتخابات نگاه كردم و به نكات زير رسيدهام: الف ـ پيام ملت ايران در دوم خرداد و سوم تير و 24 آذر ماه. 1ـ به نظر من ملت ايران در دوم خرداد به گسترش حوزه سياست از عدهاي خاص به عموم ملت ايران و «دسترسي آحاد مردم به حضور مؤثر در صحنه سياست» رأي دادند و به «انسداد» و «نمايندگيهاي خودساخته» پشت پا زدند تا اينكه بتوانند دستاوردهاي خود را در دهههاي اخير توسعه دهند و در كنار ثبات و امنيت، پيشرفت هم داشته باشند. به همين دليل به شعار آزادي و جامعه مدني و گفتوگوي تمدنها رأي دادند، لذا رأي آنان به آزادي و جامعه مدني ارتقاي سطح سياست و حضور خود در آن بود و نه از دست دادن ارزشها و دستاوردهاي قبلي. در حقيقت مشاركت عمومي جامعه كه خواست مردم بود. از سوي ديگر، آنها به گشايش در روابط بينالمللي و حضور فعالتر ايران در خارج از كشور اميد داشتند. ولي كساني كه در دوم خرداد پيروز شدند، چون با دولتمردان قبلي و ارزشهاي آنان سر ناسازگاري داشتند، گمان كردند ملت ايران، آنها را براي يك منازعه و تسويه حساب برگزيده، لذا در داخل جبههاي از مشاركت براي تسويهحساب و در خارج جبههاي براي امتياز دادن و عقبنشيني به وجود آوردهاند. براي همين، زماني متوجه اشتباهشان شدند كه فرصت هشت ساله از دست رفته بود. يعني صرفا به بخش «نفي» پيام ملت ايران توجه كردند و به بخش اثباتي آن توجه نكردند. 2ـ ملت ايران در سوم تير ماه 1384 به دو دليل به آقاي احمدينژاد، رأي دادند: * اصلاح و تغيير در سياست خارجي * اصلاح و تغيير در سياست داخلي پيام نخست ملت ايران، اين بود كه به سياست تنشزدايي يكطرفه و عقبنشينيهاي غيرمنطقي جبهه دوم خرداد در برابر زيادهخواهيهاي غرب پشت پا زدند و در مقابل انفعال دولتمردان در برابر غرب واكنش نشان دادند. پيام دوم ملت ايران در سوم تير، انتقاد به سياست بيتوجهي به مردم و عدم رعايت وضعيت زندگي آنان و همچنين اعتنا نكردن ارزشها و باورهاي آنان بوده است. مردم در سوم تير ميخواستند كه اولا؛ دولتمردان از انفعال در سياست خارجي بيرون آيند و ثانيا، به فكر مردم باشند، ولي آيا آنان ميخواستند دولت از انفعال خارج شود و به ماجراجويي كشيده شود و يا به مردم نزديك شود ولی از نخبگان فاصله بگيرد؟ متأسفانه، اين دو برداشت اشتباه از پيام مردم، باعث شد كه نزديكي به مردم به فاصله گرفتن از نخبگان و خروج از انفعال در سياست خارجي، به ماجراجويي تعبير شود.البته خروج از انفعال در سياست خارجي، دستاوردهای قابل توجهی داشت، اما اقدامات محدود ماجراجویانه میتواند به این دستاوردها ضربه وارد کند که تا دیر نشده، باید از این آسیب جلوگیری کرد. 3ـ ملت ايران در 24 آذر ماه به اشتباهات و برداشت غلط ياد شده پاسخ دادند و با انتخاب معروفين و يا كانديداهاي ليست وحدت، خواهان اصلاح مجدد رفتارهاي سياسي دولتمردان شدهاند. ب ـ هر سه حادثه، دو قاعده زير را در رفتار مردم به ما نشان ميدهد: 1ـ در سياست خارجي نه انفعال و نه ماجراجويي، بلكه اقدام منطقي و شجاعانه دكترين سياسي خارجي را تشكيل ميدهد. 2ـ سياست داخلي بايد بر محور مردم و نخبگان و ارزشها استوار شود، كنار گذاشتن هر كدام، با واكنش مردم روبهرو خواهد شد. بنابراين، با توجه به اين قواعد رفتاري و همچنين چالشهاي جديد خارجي و داخلي و با توجه به شرايط و حوادث احتمالي آينده، گمان ميكنم نخبگان و دلسوزان انقلاب و دولتمردان كشور، ميتوانند بر محورهاي زير به يك انسجام سياسي اجتماعي جديد برسند: • رعايت اصول انقلاب با تفسير امام و رهبري انقلاب و پرهيز از ليبرالمنشي و محافظهكاري در شرايط فعلي كشور. • وحدت روي منافع ملي و به ويژه شتاب بخشيدن به امر توسعه همهجانبه در رسيدن به اهداف چشمانداز بيست ساله. • تبديل كردن جنگ تحميلي اقتصادي آمريكا و تحريم اخير به يك جهاد اقتصادي فراگير با مشاركت نخبگان و مردم و ميدان دادن و بهكارگيري همه نيروها و استعدادهاي انساني در صحنههاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي از تمامي گروهها و اقوام و نخبگان كشور. • تحمل رقبا در صحنه رقابت و همكاري و تعاون پس از پايان رقابتها و انتخابات با يكديگر و به ويژه با كساني كه در سوم تير و بيستوچهار آذر ماه موفق شدهاند. اميدواريم اين نحوه نگاه به رفتارشناسي ملت ايران، بتواند در فهم دقيقتر پيام آنان مؤثر افتد و همچنين اين پيشنهادها، راهي براي پويايي سياسي در عين ثبات و چرخش قدرت بين نخبگان و ارتقاي كارآمدي به وجود آورد: وظيفه اصولگرايان انقلاب اسلامي در شرايط كنوني در جداسازي مواضع خود از محافظهكاران و اصلاحطلبان از يك طرف و همچنين از محافظهكاران و اصلاحطلبان نو كه با يك رويكرد افراطي از پيام واقعي ملت ايران حركت ميكنند. از سوي ديگر، بسيار مهم و در شرايط سياسي فعلي كشور، راهگشاست. محسن رضايي ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000292393
working();
|
working();
|
« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما » هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد